plato

Friday, December 22, 2006

یلدا یعنی چی !!!؟

یا عماد من لا عماد له
در خصوص شب يلدا، ابتدا بايستی پيشينه وقدمت " آيين مهرپرستی" درايران رابه درستی شناخت . درمطلب ارايه شده دربخش فارسی بی بی سی، اين موضوع بسيار مهم به درستی برای خواننده شرح داده نشده است. اينجا محل بحث اين نکته نيست وفقط به اشاره بايد گفت که کيش مهرپرستی درفرهنگ ايران وجهان تاثير بسيار عميق داشته است. لازم به ذکراست که مراسم مهرپرستان درايران، درروز يکشنبه يعنی "روز خورشيد" انجام می گرفت وهمچنين روز بيست وپنجم ماه دسامبر، يا روز اول زمستان که آنراروز تولد "خورشيد" (Natalis يا Noel) می ناميدند، بزرگترين جشن آنها بود. درکتاب اوستای زرتشت، دو "يشت " يا نيايش پروردگار به نام "خورشيد يشت " و " مهريشت " وجود دارد. در خورشيد يشت چنين آمده است : چشمه خورشيد را، آنکه هرگز نمی ميرد، نيکورفتاروفيض رسان است ، می ستاييم .در مهر يشت می خوانيم. پيشنهاد می کنم که موضوع " آيين مهر يا مهرپرستی " بطور مفصل در صدای شما مطرح شود.

يلدا واژه ای است سريانی به معنی تولد ياميلاد. دراصطلاح عمومی آنرا "شب چله " می گويند. روميان آنرا "ناتاليس آنويکتيو" يعنی روز تولد (مهر يا خورشيد) شکست ناپذير نامند. ابوريحان بيرونی درکتاب آثارالباقيه درباره يلدا می نويسد : اين شب درمذهب روميان عيد يلداست وآن ميلاد مسيح است. يلدای ايرانی وکريسمس ازيک مايه سرچشمه گرفته اند. در گاهشماری ايران باستان، سال با فصل سرد شروع می شدو خود واژه سال که ازآن زمان به يادگار مانده است، از واژه "سرده " گرفته شده است. اول سال مسيحی که درفصل سرد و از اول ژانويه شروع می شود، يادگاری از همان دوران است. آنچه از مراسم شب يلدا درميان ايرانيان مانده است ، مراسم شب نشينی شب چله است. يلدا را می توان جشن گردهمايی خانواه ايرانی دانست. در جامعه کنونی ايران دراين شب اعضاء خانواده يا خويشاوندان نزديک با خوردن آجيل مخصوص ، ميوه (هندوانه وانار) وشيرينی در سرمای آغازين زمستان اين شب را گرامی ميدارند. اما رسمی جالب که درشهر کرمان از قديم رواج داشت اين بود که در اين شب مردم تا صبح بيدار می ماندند به اميد اينکه قارون به خانه آنها وارد شودو به آنها شمش طلا بدهد. اين رسم يادآور بابانوئل درمراسم کريسمس است. ايرانيان باستان شب آخر پاييز و اول زمستان را "شب زايش مهريا تولد خوررشيد " می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند. شايان ذکر است که روز يکشنبه يا "مهرشيد" درآيين مهر، که در زبان انگليسی sunday يا " روزخورشيد" ناميده ميشود و همچنين جشن مهرگان، شب يلدا و... ازآيين مهرپرستی ايرانيان به ارمغان مانده است.

يلدا شب تولد خورشيد است. طولانی ترين شب سال سپری می شود و تاريکی که تا ديروز در روزهای سرد و تاريک، بر نور غلبه يافته بود، جای خود را به نور می دهد.
از اين پس روز طولانی تر و شب کوتاه تر می شود و نور بر تاريکی غالب می آيد و دوره سياهی، ظلمت و تباهی پايان می گيرد. همه چيز در کار منقلب شدن است و اين آغاز "انقلاب زمستانی" است، در برابر "انقلاب تابستانی" که از اول تير آغاز می شود. از اين رو شب يلدا شب تولد روشنايی هاست که بنا بر آيين های ايرانی جشن گرفته می شود.

صدای شما
اگر خاطره ای از شب يلدا داريد، آن را از طريق پنجره روبرو حداکثر در 150 کلمه با خط فارسی برای ما بفرستيد. خاطرات شما در اين صفحه چاپ خواهد شد.

در گاه شماری ايرانيان، شب و روز و ماه و سال چنان به دقت اندازه گيری شده بوده است که هنوز هم در زمان پيشرفت علوم، حيرت آدمی را بر می انگيزد. همانگونه که شب يلدا، طولانی ترين شب سال است، نوروز در "اعتدال بهاری"، - در برابر اعتدال پاييزی که از اول مهر آغاز می شود - جشن برابری شب و روز است. در آن روز که روز نو می خوانند، شب با روز برابر می شود.

از جشن های شبانه ايرانيان، تنها جشنی که بطور سراسری باقی مانده، جشن شب يلداست. ديگر جشن های شبانه همه از ميان رفته اند

می گويند که جشن شب يلدا از آيين مهرپرستی (ميتراييسم) ايرانيان باقی مانده است، آيين پرستش خورشيد، پرستش نور. آيينی که پس از راهيابی به اروپا، در سنت مسيحی، شب تولد عيسی شد و مسيحيان شب تولد مسيح را در همان ايام قرار دادند. چنين است که شب اول زمستان و شب يلدا به تقريب با جشن تولد مسيح (کريسمس) همزمان است.




در سنت های ايرانی شب يلدا، شب اول خلقت و آغاز آفرينش است. اين احتمالاً از آنجا می آيد که مردمان دوران های باستانی از ابتدای زمستان، تغيير طبيعت و طولانی شدن روز و غلبه نور بر تاريکی را به چشم خود مشاهده می کردند، و لابد پس از سالها ممارست يافتن آن شب و آن روز برای آنها ميسر شده است.

اما گذشته از همه اينها شب يلدا از معدود جشن های شبانه ايرانيان است که هنوز زنده و پا برجا مانده است. جشن های ديگری نيز چون سده و تيرگان از همين دست و از جشن های شبانه بوده اند اما آن جشن ها جز در پاره ای نقاط ايران اثری برجای نمانده اند. تنها جشن شبانه ای که به شکل سراسری باقی مانده همين جشن شب يلداست که به نحوی با جشن شب ژانويه، اول سال مسيحی همزمان افتاده است.

شب يلدا در روزگار ما بيشتر به شب چله معروف است که همان شب اول زمستان است. اين جشن در ايران آيين های خود را دارد. تمامی اعضای فاميل در خانه بزرگتر خانواده جمع می شوند و تا دير وقت شب به شادمانی و گپ و گفت و خوردن آجيل و ميوه و شيرينی می پردازند.




قنادی ها به همين مناسبت از يک هفته پيش، آجيل چهارشنبه سوری مهيا می کنند و ميوه فروش ها، ميوه های شب چله مخصوصاً هندوانه را که از ملزومات شب يلداست.

در روزگار ما در همه شهرهای ايران علاوه بر ميوه فروشی ها، دستفروشان هندوانه را بر وانت ها بار می کنند و در سراسر شهرها و جاده ها به معرض فروش می گذارند. اين کار به نوبت خود بر رونق شب چله در دهه های اخير افزوده است، چرا که هندوانه های خوشگل تلنبار شده بر وانت ها در همه جا؛ خيابان ها، شهرها و جاده ها از فرا رسيدن شب چله خبر می دهند.

از مهمترين آيين های شب چله در سده های اخير گرفتن فال از ديوان حافظ است که بدان شکلی فرهنگی می دهد و در طولانی ترين شب سال هر کس را به ياد آينده ای می اندازد که پيش رو دارد. يک اتفاق ديگر نيز در دو سه سال اخير، بر فرهنگی بودن شب يلدا تأکيد می ورزد و آن جايزه ای ادبی است که يکی از مجلات پايتخت با عنوان جايزه يلدا به راه انداخته است.

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home